يادداشتهايي درباب روزنامهنگاري علمي ـ 3 : شبه علم و علم، دانشمند و دانشمندنما
همانطور كه در بخش قبلي اين مجموعه يادداشتها (روزنامههاي 28 فروردين و 4 ارديبهشت 1391) نوشتم، يكي از چالشهايي پيش روي روزنامهنگاران علمي كه براي رسانههاي عمومي، محتوا توليد ميكنند، چگونگي مواجهه با شبه علم است.

علم حوزه فعال و بسيار پرماجرايي است، رويدادهاي فراواني در آن رخ ميدهد و بهانههاي زيادي براي نوشتن يا حرف زدن درباره آن وجود دارد و البته در ميان اين بازار اجناس غيرمرغوب و تقلبي نيز فراوان يافت ميشود.
نشريات و رسانههايي كه با مخاطب عام سر و كار دارند و به موضوع علم ميپردازند، بدون شك در تيررس گروهي از افراد قرار دارند كه آنها را سودازده ميناميم. افرادي كه آگاهانه يا ناآگاهانه از مفاهيم علمي سوء استفاده ميكنند و شبه علم را ترويج و در نهايت حرفهاي بيمعني را در پوششي از علم به خورد مخاطب ميدهند. به همين دليل اگر شما روزنامهنگار علمي در رسانهاي بزرگ باشيد بدون اينكه لازم باشد به دنبال شبه علم برويد، شبه علم به دنبال شما خواهد آمد و بايد هر بار كه مطلبي را ميشنويد آن را با عيار علم بسنجيد تا نكند در دام شيادان بيفتيد.
شبه علم هر اعتقاد، باور يا ادعايي است كه اگرچه در ظاهري علمي پيچيده شده است، اما به دور از روشهاي علمي است.
قبل از اينكه به بحث شبه علم و سودازدگان علمي بپردازيم يك نكته را بايد يادآوري كرد. شبه علم و علم همسايه ديوار به ديوار هم نيستند در اين بين طبقهبنديهاي ديگري نيز جاي ميگيرند. براي مثال گاه روي مفهومي كه ظاهر علمي ندارد، به روش علمي بحث و بررسي ميشود، در اين حالت شايد آن مفهوم به بدنه رايج علمي راه نيافته باشد، اما از آنجايي كه در بررسي آن روش علمي رعايت شده است شبه علم نيست. زماني صحبت از شبه علم ميكنيم كه مفهومي با ظاهر علمي بر پايه روشي علمي بنا نشده باشد.

علم حوزه فعال و بسيار پرماجرايي است، رويدادهاي فراواني در آن رخ ميدهد و بهانههاي زيادي براي نوشتن يا حرف زدن درباره آن وجود دارد و البته در ميان اين بازار اجناس غيرمرغوب و تقلبي نيز فراوان يافت ميشود.
نشريات و رسانههايي كه با مخاطب عام سر و كار دارند و به موضوع علم ميپردازند، بدون شك در تيررس گروهي از افراد قرار دارند كه آنها را سودازده ميناميم. افرادي كه آگاهانه يا ناآگاهانه از مفاهيم علمي سوء استفاده ميكنند و شبه علم را ترويج و در نهايت حرفهاي بيمعني را در پوششي از علم به خورد مخاطب ميدهند. به همين دليل اگر شما روزنامهنگار علمي در رسانهاي بزرگ باشيد بدون اينكه لازم باشد به دنبال شبه علم برويد، شبه علم به دنبال شما خواهد آمد و بايد هر بار كه مطلبي را ميشنويد آن را با عيار علم بسنجيد تا نكند در دام شيادان بيفتيد.
شبه علم هر اعتقاد، باور يا ادعايي است كه اگرچه در ظاهري علمي پيچيده شده است، اما به دور از روشهاي علمي است.
قبل از اينكه به بحث شبه علم و سودازدگان علمي بپردازيم يك نكته را بايد يادآوري كرد. شبه علم و علم همسايه ديوار به ديوار هم نيستند در اين بين طبقهبنديهاي ديگري نيز جاي ميگيرند. براي مثال گاه روي مفهومي كه ظاهر علمي ندارد، به روش علمي بحث و بررسي ميشود، در اين حالت شايد آن مفهوم به بدنه رايج علمي راه نيافته باشد، اما از آنجايي كه در بررسي آن روش علمي رعايت شده است شبه علم نيست. زماني صحبت از شبه علم ميكنيم كه مفهومي با ظاهر علمي بر پايه روشي علمي بنا نشده باشد.
براي مثال اگر يادداشت هفته گذشته (4 ارديبهشت 1391) را مطالعه كرده باشيد با مفهوم فرضي گربههايي كه روي دو پا راه ميروند آشنايي داريد. شخصي ادعا ميكند همه گربهها در حالتي كه هيچ كس آنها را نگاه نكند روي دو پا راه ميروند و به دليلي تا وجود نوعي سنسور، دوربين يا حضور انسان را درك ميكنند روي چهار پا قرار ميگيرند.
او ممكن است دهها صفحه مطلب درباره نقش و كاركرد سبيل گربه در تشخيص حضور ناظران مطلب بنويسد، از داستانهاي قديمي مثال بياورد و به شبيهسازي اسكلت گربه بپردازد. كارهايي كه ظاهر علمي دارند و حتي در آن ممكن است از فناوري روز هم استفاده شود، اما اين آزمون ابطالناپذير است. هيچ راهي براي باطل كردن اين فرضيه وجود ندارد و به همين دليل از دايره علم خارج ميشود. اين يك فرضيه شبه علمي است.
شايد باورش براي شما دشوار باشد اما گروهي از مردم كه گاهي افراد سرشناسي نيز بين آنها پيدا ميشوند، هستند كه معتقدند زمين تخت است. آنها انجمني بينالمللي و وب سايتي دارند (theflatearthsociety.org) و استدلالهاي مختلفي را درباره اين ادعاي خود مطرح ميكنند، ادعايي كه همه چيز دارد غير از روش علمي.
نكته: گاهي تشخيص مرز بين علم و شبه علم آسان نيست زيرا ما فقط با شبه علم طرف نيستيم بلكه با سودازدگي و شيادي مواجه ميشويم. افراد فريبكاري كه با استفاده از مفاهيم و ظواهر علمي سعي در القاي موضوعي جعلي دارند
گروه ديگري از افراد هستند كه بين آنها حتي يكي از فضانورداني كه قدم بر روي ماه هم گذاشته است، حضور دارد و اعتقاد دارند همه دانش و فناوريهاي امروز پيشتر در كتب باستاني آمده است و بايد اين دانش را از روي آنها دوباره كشف كرد. آنها شواهد زيادي هم براي شما مطرح ميكنند و مثالهاي فراواني ميآورند.
آنها بررسي روي متون كهن براي كشف اسرار جهان و آينده علم را علوم نئوتيك مينامند و انجمني دارند كه منابعي را نيز در وبسايتش (noetic.org) معرفي كرده است و حتي موضوع آخرين كتاب پرفروش دان براون نويسنده آثاري مانند «راز داوينچي» و «شياطين و فرشتگان» در كتاب «نماد گمشده»اش چنين حوزهاي بود. اين گروه نيز اگرچه ظاهر علمي به ايدههاي خود پوشاندهاند، اما از روش علمي در كارهايشان خبري نيست و كارشان در حوزه شبه علم قرار ميگيرد.
فضانوردان باستاني، بشقابهاي پرنده، زامبيها، درمانگري بر مبناي انرژي بدن و... از جمله ديگر موارد معروف شبه علم هستند. فراموش نبايد كرد كه در اين موارد بحث بر سر حاصل يك عمل نيست. مثلا ممكن است ما شيء پرنده ناشناسي را در آسمان ببينيم و نتوانيم آن را با كمك دانستههاي خود توجيه كنيم در اين صورت ما با يك شيء پرنده ناشناس طرف هستيم، اما اينكه به دليل ناشناخته بودن آن رويداد براي آن توجيهي به ظاهر علمي بياوريم كه اينها فرستندگان تمدنهاي هوشمند هستند، آن وقت، آن پديده در حوزه شبه علم قرار ميگيرد.
ممكن است افرادي با استفاده از شيوههاي طب سنتي به طور تصادفي ساز و كار درماني را به دست آورده باشند كه هنوز براي پزشكي شناخته شده نيست، اما اگر اين را تاثير انرژي جهان و كنترل آن بدانند و سعي كنند با واژههايي كه از دنياي علم قرض گرفته شده (مانند انرژي كه در دنياي علم معني مشخصي دارد، اما اين افراد به معني ديگري كه هيچ ربطي به علم ندارد از آن استفاده ميكنند) ظاهر علمي بر آن بپوشانند، آنگاه آنها در دنياي شبه علم قرار ميگيرند و ما به عنوان روزنامهنگار علمي بايد در برابر آنها بايستيم.
البته گاهي تشخيص چنين مسائلي آسان نيست. گاه ما فقط با شبه علم طرف نيستيم بلكه با سودازدگي و شيادي مواجه ميشويم. در طول سالياني كه با ماهنامه نجوم همكاري ميكردم و در رصدخانه زعفرانيه و جاهاي ديگر نجوم درس ميدادم و درباره ترويج نجوم سخنراني ميكردم، به طور مداوم با افرادي مواجه ميشدم كه به سراغم ميآمدند و معتقد بودند توانستهاند نظريات اينشتين را ابطال كنند، رازهاي سياهچالهها را كشف كنند، رمز سفر در زمان را به دست بياورند، معادلاتي دارند كه ميتواند آينده را پيشبيني كند، ميتوانند ستارهها را به دقت بخوانند و طالع افراد را بگويند يا متوجه توطئهاي بزرگ در ساختار فيزيك شوند و بفهمند اساس فيزيك چيز ديگري است.
بسياري از آنها انبوهي از كاغذهاي سياه شده از معادلات را نيز به همراه خود ميآوردند و تقريبا همه آنها با پيشنهادهاي مرموز و كلان سازمانهاي خارجي مواجه شدهاند اما ترجيح دادهاند دانششان را با همميهنانشان تقسيم كنند و از سازمانهاي دولتي هم جواب مناسب نديدهاند و در نهايت به سراغ شما آمدهاند. آنها دست از سر شما بر نخواهند داشت.
طي سالياني كه در جامجم مشغول به فعاليت بودم، همكارانم بارها من را در حال سر و كله زدن با اين افراد ميديدند. گاهي اوقات آنها افراد محترم و جاافتادهاي هستند كه حتي نميتوانيد به آنها بگوييد اسير توهم شدهاند، اما لازم است جايي اين كار را بكنيد. اين افراد گاهي بدون داشتن پيشزمينه علمي، با خواندن يكي دو مقاله عمومي فكر ميكنند اسرار عالم را ميدانند. گاهي رنگ و لعاب فرمولهاي رياضي نيز به آن ميزنند و انصافا گاهي تشخيص سريع اشتباهات آنها آسان نيست.
بخصوص در اين زمينه در مورد مخترعان بيشتر اتفاق ميافتد. به دليل نوع ساختار سازمان ثبت اختراعات ايران، گاه ادعاهاي واهي به عنوان اختراع، گواهي ثبت ميگيرند و صاحبان آن از شما ميخواهند گزارشي از دستاورد مجهول آنها چاپ كنيد. به مناسبتي چند سال پيش از سازمان اختراعات خواستيم فهرست اختراعات ثبت شده را در اختيارمان قرار دهد، چند مورد تنها دستگاه پيشبيني زلزله ثبت شده بود.
ما بايد اين موارد را تشخيص داده و با آن مقابله كنيم. هرگز از اينكه به چنين افراد، سازمانها يا شبكههايي نه بگوييد نهراسيد. شما وظيفه داريد علم را ترويج كنيد و دنياي علم را به مردم معرفي كنيد نه اينكه به خرافات و شبه علم دامن بزنيد. البته مراقبتها تنها در حوزه شبه علم نيست، گاهي پيش ميآيد درون جريان علم نيز گاهي تقلب رخ دهد، مقالههاي علمي كپي و مدارك دانشگاهي جعل شود.
تشخيص و مقابله با اين تقلبها چون عمدتا هوشمندانه و با هدف قبلي اتفاق ميافتد دشوارتر است، اما مهم اين است كه شما همه سعي خود را بكنيد تا جلوي انتشار خبر اشتباه و غير علمي را بگيريد.
پوريا ناظمي / جامجم
او ممكن است دهها صفحه مطلب درباره نقش و كاركرد سبيل گربه در تشخيص حضور ناظران مطلب بنويسد، از داستانهاي قديمي مثال بياورد و به شبيهسازي اسكلت گربه بپردازد. كارهايي كه ظاهر علمي دارند و حتي در آن ممكن است از فناوري روز هم استفاده شود، اما اين آزمون ابطالناپذير است. هيچ راهي براي باطل كردن اين فرضيه وجود ندارد و به همين دليل از دايره علم خارج ميشود. اين يك فرضيه شبه علمي است.
شايد باورش براي شما دشوار باشد اما گروهي از مردم كه گاهي افراد سرشناسي نيز بين آنها پيدا ميشوند، هستند كه معتقدند زمين تخت است. آنها انجمني بينالمللي و وب سايتي دارند (theflatearthsociety.org) و استدلالهاي مختلفي را درباره اين ادعاي خود مطرح ميكنند، ادعايي كه همه چيز دارد غير از روش علمي.
نكته: گاهي تشخيص مرز بين علم و شبه علم آسان نيست زيرا ما فقط با شبه علم طرف نيستيم بلكه با سودازدگي و شيادي مواجه ميشويم. افراد فريبكاري كه با استفاده از مفاهيم و ظواهر علمي سعي در القاي موضوعي جعلي دارند
گروه ديگري از افراد هستند كه بين آنها حتي يكي از فضانورداني كه قدم بر روي ماه هم گذاشته است، حضور دارد و اعتقاد دارند همه دانش و فناوريهاي امروز پيشتر در كتب باستاني آمده است و بايد اين دانش را از روي آنها دوباره كشف كرد. آنها شواهد زيادي هم براي شما مطرح ميكنند و مثالهاي فراواني ميآورند.
آنها بررسي روي متون كهن براي كشف اسرار جهان و آينده علم را علوم نئوتيك مينامند و انجمني دارند كه منابعي را نيز در وبسايتش (noetic.org) معرفي كرده است و حتي موضوع آخرين كتاب پرفروش دان براون نويسنده آثاري مانند «راز داوينچي» و «شياطين و فرشتگان» در كتاب «نماد گمشده»اش چنين حوزهاي بود. اين گروه نيز اگرچه ظاهر علمي به ايدههاي خود پوشاندهاند، اما از روش علمي در كارهايشان خبري نيست و كارشان در حوزه شبه علم قرار ميگيرد.
فضانوردان باستاني، بشقابهاي پرنده، زامبيها، درمانگري بر مبناي انرژي بدن و... از جمله ديگر موارد معروف شبه علم هستند. فراموش نبايد كرد كه در اين موارد بحث بر سر حاصل يك عمل نيست. مثلا ممكن است ما شيء پرنده ناشناسي را در آسمان ببينيم و نتوانيم آن را با كمك دانستههاي خود توجيه كنيم در اين صورت ما با يك شيء پرنده ناشناس طرف هستيم، اما اينكه به دليل ناشناخته بودن آن رويداد براي آن توجيهي به ظاهر علمي بياوريم كه اينها فرستندگان تمدنهاي هوشمند هستند، آن وقت، آن پديده در حوزه شبه علم قرار ميگيرد.
ممكن است افرادي با استفاده از شيوههاي طب سنتي به طور تصادفي ساز و كار درماني را به دست آورده باشند كه هنوز براي پزشكي شناخته شده نيست، اما اگر اين را تاثير انرژي جهان و كنترل آن بدانند و سعي كنند با واژههايي كه از دنياي علم قرض گرفته شده (مانند انرژي كه در دنياي علم معني مشخصي دارد، اما اين افراد به معني ديگري كه هيچ ربطي به علم ندارد از آن استفاده ميكنند) ظاهر علمي بر آن بپوشانند، آنگاه آنها در دنياي شبه علم قرار ميگيرند و ما به عنوان روزنامهنگار علمي بايد در برابر آنها بايستيم.
البته گاهي تشخيص چنين مسائلي آسان نيست. گاه ما فقط با شبه علم طرف نيستيم بلكه با سودازدگي و شيادي مواجه ميشويم. در طول سالياني كه با ماهنامه نجوم همكاري ميكردم و در رصدخانه زعفرانيه و جاهاي ديگر نجوم درس ميدادم و درباره ترويج نجوم سخنراني ميكردم، به طور مداوم با افرادي مواجه ميشدم كه به سراغم ميآمدند و معتقد بودند توانستهاند نظريات اينشتين را ابطال كنند، رازهاي سياهچالهها را كشف كنند، رمز سفر در زمان را به دست بياورند، معادلاتي دارند كه ميتواند آينده را پيشبيني كند، ميتوانند ستارهها را به دقت بخوانند و طالع افراد را بگويند يا متوجه توطئهاي بزرگ در ساختار فيزيك شوند و بفهمند اساس فيزيك چيز ديگري است.
بسياري از آنها انبوهي از كاغذهاي سياه شده از معادلات را نيز به همراه خود ميآوردند و تقريبا همه آنها با پيشنهادهاي مرموز و كلان سازمانهاي خارجي مواجه شدهاند اما ترجيح دادهاند دانششان را با همميهنانشان تقسيم كنند و از سازمانهاي دولتي هم جواب مناسب نديدهاند و در نهايت به سراغ شما آمدهاند. آنها دست از سر شما بر نخواهند داشت.
طي سالياني كه در جامجم مشغول به فعاليت بودم، همكارانم بارها من را در حال سر و كله زدن با اين افراد ميديدند. گاهي اوقات آنها افراد محترم و جاافتادهاي هستند كه حتي نميتوانيد به آنها بگوييد اسير توهم شدهاند، اما لازم است جايي اين كار را بكنيد. اين افراد گاهي بدون داشتن پيشزمينه علمي، با خواندن يكي دو مقاله عمومي فكر ميكنند اسرار عالم را ميدانند. گاهي رنگ و لعاب فرمولهاي رياضي نيز به آن ميزنند و انصافا گاهي تشخيص سريع اشتباهات آنها آسان نيست.
بخصوص در اين زمينه در مورد مخترعان بيشتر اتفاق ميافتد. به دليل نوع ساختار سازمان ثبت اختراعات ايران، گاه ادعاهاي واهي به عنوان اختراع، گواهي ثبت ميگيرند و صاحبان آن از شما ميخواهند گزارشي از دستاورد مجهول آنها چاپ كنيد. به مناسبتي چند سال پيش از سازمان اختراعات خواستيم فهرست اختراعات ثبت شده را در اختيارمان قرار دهد، چند مورد تنها دستگاه پيشبيني زلزله ثبت شده بود.
ما بايد اين موارد را تشخيص داده و با آن مقابله كنيم. هرگز از اينكه به چنين افراد، سازمانها يا شبكههايي نه بگوييد نهراسيد. شما وظيفه داريد علم را ترويج كنيد و دنياي علم را به مردم معرفي كنيد نه اينكه به خرافات و شبه علم دامن بزنيد. البته مراقبتها تنها در حوزه شبه علم نيست، گاهي پيش ميآيد درون جريان علم نيز گاهي تقلب رخ دهد، مقالههاي علمي كپي و مدارك دانشگاهي جعل شود.
تشخيص و مقابله با اين تقلبها چون عمدتا هوشمندانه و با هدف قبلي اتفاق ميافتد دشوارتر است، اما مهم اين است كه شما همه سعي خود را بكنيد تا جلوي انتشار خبر اشتباه و غير علمي را بگيريد.
پوريا ناظمي / جامجم
نویسنده :P. Jabbarzadeh|هوش و روان شناسی | ارسال نظر: 0
شما باید برای ارسال در سایت به سیستم وارد شوید یا اگر عضو نیستید ثبت نام کنید اینجا براي ثبت نام كليك كنيد